آخر خانه ی غبار گرفته و خاک گرفته هم, حرفهایی در دل دارد.
همیشه که نباید دل بزرگ باشد. خانه تمیز. لب خندان.
تو اگر صاحبخانه ای, همین ها را هم باید, دوست داشته باشی.
خانه ی دوست باید برایت عزیز باشد.
غبار خاکستری خانه ی من, باید برایت جذاب باشد.
پنجره های شسته نشده از خاک, پرده های تیره شده از غبار, همه ی
اینها بخاطر توست. تو آنها را به عزلت غم و اندوه کشاندی
جان شیشه ها و دیوارها را دوباره به آنها برگردان.
غبار غم و تنهایی و غصه را از تارو پود, کل خانه پاک کن
که اگر نیایی این خانه بهاری بخود نخواهد دید.
بیا و زمستانمان را, بهاااااااری ترین کن..
بیاد مهسای نازنین((فرشته ی سفرکرده))...
برچسب : نویسنده : delina6985 بازدید : 125